بسمه تعالی بسیاری او را معمار ترکیه نوین میدانند داود اوغلو متأهل و دارای 4 فرزند میباشد. وی علاوه بر ترکی به سه زبان انگلیسی، آلمانی و عربی نیز تسلط کامل دارد.[3] کتابهای وی عبارتند از: "پارادایم جایگزین: تأثیر جهانبینی اسلامی و غربی بر نظریه سیاسی"، "دگرگیسی تمدنی و جهان اسلام" به زبان انگلیسی و "عمق استراتژیک" و "بحرانهای جهانی" به زبان ترکی.[4] گفته میشود که سیاستهای تحت نظارت وی در کتاب "عمق استراتژیک" تئوریزه شدهاند و حتی ادعا میشود که وی در زمان آتشسوزی خانهاش جان خود را برای بیرون آوردن پیشنویسهای این کتاب که آن را حاصل عمر خود میداند به خطر انداخت. دکترین سیاست خارجی ترکیه در دوران داوداوغلو همانگونه که قبلا نیز اشاره گردید سیاست خارجی ترکیه در دوران زامداری حزب عدالت و توسعه با نام داوداوغلو عجین بوده است. وی دکترین سیاست خارجی خود را در چندین نوشته، منجمله کتاب "عمق استراتژیک" (2001) تشریح نموده است. بکارگیری دکترین سیاست خارجی داوداوغلو باعث گشته سیاست خارجی ترکیه متحول گشته و اهمیت نقش دیپلماتیک ترکیه بالاخص در منطقه خاورمیانه افزایش یابد.[5] البته این دکترین در برخی حوزهها دچار چالشهایی جدی نیز گشته که مهمترین آنها را میتوان موضوع سوریه دانست، رویدادی که در داخل نیز با انتقادهای گستردهای مواجه بوده است. سیاست خارجی مدنظر داوداوغلو چیست؟ اگرچه جغرافیای سیاسی یکی از چارچوبهای کلیدی اندیشه استراتژیک داوداوغلو است اما توسط عناصر دیگری چون قدرت نرم، حل و فصل منقشات و ترویج راهحلهای "برد-برد" تکمیل میگردد. وی در "عمق استراتژیک" بیان میدارد که ترکیه بنا بر موقعیت تاریخی و جغرافیای خود دارای "عمق استراتژیک" بوده و بنابراین در زمره "قدرتهای مرکزی" قرار میگیرد. وی معتقد است که ترکیه نباید تنها قانع به نقشی منطقهای در بالکان یا خاورمیانه باشد زیرا نه تنها یک قدرت منطقهای بلکه قدرتی مرکزی است. بنابراین باید نقشی راهبردی در چندین منطقه ایفاء نموده و بدین ترتیب اهمیت استراتژیک و جهانی خود را نیز ارتقاء بخشد.[6]
دو عامل مدنظر داوداوغلو برای موفقیت ترکیه داوداوغلو دو شرط برای موفقیت ترکیه در جاهطلبیهای استراتژیک جهانی خود برمیشمارد. شرط اول اشاره به موقعیت داخلی ترکیه دارد، در حالیکه شرط دوم در حوزه روابط با همسایگان این کشور مطرح میگردد. در جبهه داخلی، ترکیه باید مسأله کردها را حل و فصل نماید و همچنین پلی بین شکاف فزاینده بین عناصر سکولار و اسلامگرا در جامعه ترکیه ایجاد نماید.
دکترین سیاست خارجی ترکیه در دوران داوداوغلو
همانگونه که قبلا نیز اشاره گردید سیاست خارجی ترکیه در دوران زامداری حزب عدالت و توسعه با نام داوداوغلو عجین بوده است. وی دکترین سیاست خارجی خود را در چندین نوشته، منجمله کتاب "عمق استراتژیک" (2001) تشریح نموده است. بکارگیری دکترین سیاست خارجی داوداوغلو باعث گشته سیاست خارجی ترکیه متحول گشته و اهمیت نقش دیپلماتیک ترکیه بالاخص در منطقه خاورمیانه افزایش یابد.[5] البته این دکترین در برخی حوزهها دچار چالشهایی جدی نیز گشته که مهمترین آنها را میتوان موضوع سوریه دانست، رویدادی که در داخل نیز با انتقادهای گستردهای مواجه بوده است.
داود اوغلو چهرهای آشنا در مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی ترکیه محسوب میگردد
مهمترین کتاب وی با عنوان "عمق استراتژیک" در سال 2001 منتشر شده و کتاب راهنمای سیاست خارجی ترکیه محسوب میگردد
آیا سیاستمداران ترکیه خواهان احیای عثمانی نوین هستند؟
اگرچه برخی دکترین داوداوغلو را مترادف نئوعثمانیسم میدانند اما استفاده از این واژه تاحدودی گمراه کننده خواهد بود. عثمانیسم یک جنبش سیاسی و لیبرال در قرن نوزدهم بود که هدف از آن ایجاد یک هویت ملی مدنی عثمانی بود که هویتهای قومی، زبانی و مذهبی مختلف را در بر میگرفت. این عبارت به صورت "نئوعثمانیسم" در دوره کوتاهی برای توصیف سیاست خارجی تورگوت اوزال، رئیسجمهور فقید ترکیه، در دهه 1980 نیز بکار رفت. اگرچه این خطمشیها نیز شامل درگیری فزاینده در خاورمیانه هستند اما دارای تشابهات اندکی با مفاهیم بکار رفته در دکترین داوداوغلو هستند. در حقیقت موقعیت جغرافیایی ترکیه ایجاب مینماید که در هر حالتی با کشورهای تشکیل دهنده امپراطوری عثمانی به صورت مستمر در ارتباط و تعامل باشد.
آیا سیاستمداران ترکیه خواهان احیای عثمانی نوین هستند؟
سیاست خارجی مدنظر داوداوغلو چیست؟
اگرچه جغرافیای سیاسی یکی از چارچوبهای کلیدی اندیشه استراتژیک داوداوغلو است اما توسط عناصر دیگری چون قدرت نرم، حل و فصل منقشات و ترویج راهحلهای "برد-برد" تکمیل میگردد. وی در "عمق استراتژیک" بیان میدارد که ترکیه بنا بر موقعیت تاریخی و جغرافیای خود دارای "عمق استراتژیک" بوده و بنابراین در زمره "قدرتهای مرکزی" قرار میگیرد. وی معتقد است که ترکیه نباید تنها قانع به نقشی منطقهای در بالکان یا خاورمیانه باشد زیرا نه تنها یک قدرت منطقهای بلکه قدرتی مرکزی است. بنابراین باید نقشی راهبردی در چندین منطقه ایفاء نموده و بدین ترتیب اهمیت استراتژیک و جهانی خود را نیز ارتقاء بخشد.[6]
داودواوغلو و هسر اردوغان در دیدار با قربانیان حوادث میانمار
قدرت نرم از مهمترین ابزار سیاست خارجی مدنظر داوداوغلو است
در نظر داوداوغلو، ترکیه کشوری فعال در خاورمیانه، بالکان، قفقاز، آسیای مرکزی، منطقه خزر، مدیترانه، خلیج فارس و دریای سیاه است و میتواند با اعمال نفوذ همزمان در تمام این مناطق دارای یک نقش استراتژیک جهانی شود.با توجه بدین، وی مفهوم ترکیه به عنوان پلی بین اسلام و غرب را رد مینماید زیرا این امر نقش ترکیه را به ابزاری برای ارتقاء منافع استراتژیک دیگر کشورها تنزل میدهد.
داودو اوغلو در دیدار با مسلمانان ترک سینگکیانگ چین
قدرت نرم از مهمترین ابزار سیاست خارجی مدنظر داوداوغلو است
دو عامل مدنظر داوداوغلو برای موفقیت ترکیه
داوداوغلو دو شرط برای موفقیت ترکیه در جاهطلبیهای استراتژیک جهانی خود برمیشمارد. شرط اول اشاره به موقعیت داخلی ترکیه دارد، در حالیکه شرط دوم در حوزه روابط با همسایگان این کشور مطرح میگردد. در جبهه داخلی، ترکیه باید مسأله کردها را حل و فصل نماید و همچنین پلی بین شکاف فزاینده بین عناصر سکولار و اسلامگرا در جامعه ترکیه ایجاد نماید.
داوداوغلو حل مسأله کردها را یکی از شروط موفقیت ترکیه میداند
داوداوغلو خواهان حل و فصل هر دو موضوع بر اساس اصول لیبرال است: پتانسیل استراتژیک ترکیه در صورتی به مصه ظهور خواهد رسید که مسأله کردها به صورتی منصفانه و پایا حل و فصل گشته و حقوق اقلت کرد در داخل تکیه تضمین شود. همچنین به یک اجماع لیبرالی در مورد مسأله سکولاریسم بین تمام بخشهای جامعه ترکیه دست یافته شود.
مسأله سکولاریسم یکی دیگر از چالشهای درونی ترکیه است که داوداوغلو خواهان دستیابی به راهحلی در مورد آن است
در جبهه بینالمللی وی بیان میداشت که ترکیه باید مسائل دوجانبه خود با تمام همسایگان را مرتفع نماید. وی ا بکرگیری مفهوم "مشکل صفر با همسایگان" بیان داشت که ترکیه در دهههای اخیر تلاش زیادی را صرف مناقشه با همسایگان خود نموده است. ترکیه باید برای دستیابی به رهبری منطقهای و نقش جهانی روابط صمیمانهای با همسایگان خود ایجاد نماید. سیاست خارجی ترکیه باید بر حل و فصل مناقشاتی باشد که دستگاه دیپلماتیک ترکیه با آنها رویارو بوده است.[7]
داوداوغلو در کنار مقامات سیاسی کشورمان
آیا ترکیه تبدیل به رهبر منطقه خواهد شد؟
پیروان دکترین سیاست خارجی ترکیه یعنی دکترین داود اوغلو میخواهند ترکیه تبدیل به ستاره درخشان منطقه گشته و به عنوان رهبر "بهار" منطقهای عمل نماید. داوداوغلو اعلام نموده که "ترکیه تحولات خاورمیانه را به عنوان رهبر و خدمتگذار آن هدایت خواهد نمود."
سخنان داوداوغلو در مجلس ترکیه مبنی بر اینکه بیتالمقدس هیچگاه پایتخت رژیم صهیونیستی نخواهد شد
برای دانلود اینجا کلیک کنید
با این حال تحولات سوریه و عراق نشان میدهند که این بهار عربی ممکن است تبدیل به زمستان داوداوغلو گردد. مشکلات با عراق بر سر موضوع طارق هاشمی و نیز دخالتهای گاه و بیگاه ترکیه در امور داخلی این کشور و نیز مسأله کردهای مخالف دولت ترکیه که در عراق مستقر هستند، ادامه دارد. اخیرا سفر داوداوغلو به عراق و دیدار با مقامات کردستان عراق بدون هماهنگیهای لازم با مقامات دولت مرکزی عراق انتقادهای تندی از جانب دولت نوری مالکی در پی داشته است. بدین ترتیب به نظر میرسد که روابط ترکیه و همسایه جنوبیاش دچار مشکلاتی گشته که هنوز برنامه مشخصی برای حل و فصل آنها وجود ندارد.
دیدار داوداوغلو با مقامات کردستان عراق انتقادهای تندی از جانب دولت مرکزی عراق در پی داشت
در سوریه، داوداوغلو بر سرنگونی سریع بشار اسد شرطبندی نموده بود، قماری که ظاهرا خطرات آن روز به روز بیشتر میگردد.[8] این در حالی است که بر اساس خطمشی "مشکل صفر با همسایگان" ترکیه و سوریه تحت حکومت بشار اسد طی سالهای گذشته روابط نزدیکی را با یکدیگر پایهریزی نموده بودند و حتی شنیدهها حاکی از آن است که بشار سعی داشت مدل دولتگردانی ترکیه را در سوریه پیاده نماید. ترکیه میتوانست در راستای حفظ منافع خود با هر دو طرف درگیر در مسأله سوریه وارد گفتگو و تعامل شده و نقش یک میانجی خیرخواه را بازی نماید تا چه در صورت سقوط اسد و چه در صورت باقی ماندن وی بر مسند قدرت بتواند برنده این بحران باشد، اما ظاهرا داوداوغلو فریب گزارشهای سامانهای اطلاعاتی غربی، اسرائیلی و برخی کشورهای عربی را خورده و با اطمینان از شکست زودهنگام بشار اسد وارد میدانی شده که به تدریج در حال تبدیل شدن به باتلاقی برای سیاست خارجی ترکیه است.
آیا سوریه تبدیل به باتلاقی برای اندیشههای سیاسی داوداوغلو گشته است
بالاخص مورد سوریه باعث گردیده روابط ایران با همسایه شرقی خود ایران نیز دچار تنشهایی گشته و حتی برخی از نبرد استراتژیک ایران و ترکیه در سوریه خبر دهند.[9] بدین ترتیب خطمشی " مشکل صفر با همسایگان" دچار تناقضات بسیار شده و رهبری منطقهای ترکیه در کنار آینده سیاست خارجی این کشور در هالهای از ابهام فرو رفته است.
آینده سیاسی داوداوغلو در گرو قماری است که در مورد سوریه انجام داده
آیا شایعات موجود در مورد اینکه در صورت شکست دکترین داوداوغلو، اردوغان وی را بلافاصله برکنار ساخته و وی نیز در زمره تئوریسینهای شکست خورده جای خواهد گرفت، واقعیت خواهد یافت؟ گذر زمان پاسخ این سؤال را مشخص خواهد نمود.